معماری سبز
معماری سبز نامی است که هر کجا آن را بشنوم با کنجکاوی تمام پیگیر تغییرات و تحولات آن خواهمشد.معماری پایدار مقولهای است که از سالهای پیش بشدت مورد استقبال بوده است. فعالان زیادی در این حوزه آثار معماری بیبدیلی را خلق کردهاند. بطور کلی این سبک از معماری اصول و قواعد خود را دارد. بعبارتی بر پایه حفظ و نگهداری محیط زیست و استفاده بهینه از منابع طبیعی و انرژیهای تجدید ناپذیر، بنا شده است. ما در این مقاله قصد دارم تا در حوزه معماری پایدار و فاکتورها و مشخصات آن بیشتر با شما صحبت کنیم.
معماری سبز چیست؟
حفاظت کردن از انرژی سبز و همچنین انرژیهای تجدیدناپذیر، همچنین استفاده پایدار از آنها، پیشرفتهای فراوان در فنآوری استخراج محصولات نفتی و همینطور سایر ذخیرههای موجود زیر زمین، سبب ایجاد پیشرفتهای فراوانی شدهاست. در همین راستا پیشنهاد طراحی بناهایی که مصرف سوختهای فسیلی در آنها به کمترین میزان خود برسد، یکی از راهکارهای مهم در حفظ منابع بحساب میآید. البته نکته قابل توجه این است که منابع بهرهبرداری شده، باید کجا و چگونه مصرف شوند؟ چطور نگهداری شوند و با چه روشها و راهکارهایی میتوانیم برای آن منابع جایگزین سریعتری را فراهم کنیم.
یک ساختمان بطور کلی و اصولی باید با درک محیطی مناسبی طراحی شود. اینگونه میتواند از منابع انرژی محلی و همینطور تواناییهای موجود در محیط اطراف خود استفاده کنند. بعبارتی بشر اگر به امکانات محیطی که در دسترس دارد احاطه داشته باشد، مانع از صدمه رسیدن و آسیب رساندن به آنها خواهد شد. ضمن اینکه داشتن یک درک محیطی قوی سبب میشود تا طراحیهایی خلق شوند که با زاویه درست و در جهت درست قرار گرفتهاند. ضمن اینکه با سایت هماهنگ هستند و گامی مهم و جدی در اصلاح محیط پیرامون خود برمیدارند. به این معنا که با یک جهتگیری ساده در استقرار یک بنا و مشخص کردن محل قرار گیری درست آن، میتوان امکان بوجود آوردن آسایش و راحتی برای کاربران در فضای داخلی بنا را فراهم کرد. این عملکرد، همان معماری سبز موردنظر است. در این بخش ۶ فاکتور مهم این معماری را برای شما بازگو خواهیم کرد.
فاکتور اول: حفاظت کردن از انرژی
اولین اصل مهم در هدف اساسی در معماری سبز یا green architecture، حفاظت از انرژیهای موجود در زمین است. بعبارتی هر بنا باید به گونهای طراحی و اجرا شود که بتواند استفاده از منابع سوخت های فسیلی را در خود به حداقل برساند. در گذشته ضرورت درک و پذیرش این موضوع با توجه به ساخت و سازهایی که انجام میشد کمی سخت بود. ناگفته نماند که در دوران معاصر نیز تنوع مصالح زیاد است. به همین سبب با بکار گرفتن و استفاده از مصالح گوناگون و همینطور ترکیبکردن آنها با یکدیگر، تمرکز بیشتر بنا بر رفع نیازهای کاربران قرار گرفته تا فاکتور پایداری. در این بین بد نیست که به نظریه مجتمع زیستی نیز اشاره کنیم. برطبق این نظریه سرپناه صرفاً فضایی برای جلوگیری از آسیب رسیدن به کاربران از گرما و سرما است. دراصل مکانی برای سکونت افراد به حساب میآید.
البته در این بین بناهایی که با هدف تعامل با محیط و اقلیم محلی ساخته شدهاند و تلاش کردهاند تا با کمترین میزان وابستگی به سوختهای فسیلی طراحی شوند، در مقایسه با ساختمانها و آپارتمانهای معمولی امروزی تجربیاتی مجزا و خاص هستند و به عنوان تلاشهای نیمهکار و واماندهای برای ایجاد معماری سبز به حساب میآیند. ناگفته نماند که بیشتر این تجربیات به واسطه تلاش و زحمت انفرادی برخی از افراد صورت گرفته و این خود به تنهایی نمایانگر این موضوع است که اصل پایداری چندان در طراحی و ساخت و سازهای امروزی در نظر گرفته نمیشود.
فاکتور دوم: تعامل مستقیم با اقلیم
دومین فاکتور مهم در معماری سبز و توسعه پایدار، تعامل با اقلیم است که بر این اساس بنا را باید بگونهای طراحی کرد که توانایی استفاده از اقلیم و همچنین منابع موجود در محل را داشته باشد. شکلگیری و همینطور استقرار بنا و در ادامه توزیع کاربری در فضای داخل، باید به گونهای درنظرگرفته شود که سطح آسایش درون بنا افزایش پیدا کرده و با یک عایقبندی اصولی، مصرف سوختهای فسیلی نیز کاهش پیدا کند. در معماری پایدار و سبز، این دو عملکرد به واسطه وجود نقاط مشترک فراوانی که با هم دارند بخوبی یکدیگر را پوشش داده و از هم پشتیبانی میکنند.
برای مثال شهرهایی چون شهر یونانی پیرنه، محل استقرار شهر را بگونهای درنظر گرفت که از ورود سیل به بستر شهر جلوگیری شده و با جهتگیری مناسب بناها به سمت جنوب، نور مطلوب خورشید را به ساکنان هدیه دادند. رویکرد طراحی با توجه به اقلیم برای بوجود آوردن حداکثر آسایش در درون ساختمان، تنها به ایجاد قوانین گرمایشی محدود نشده بلکه در اکثر مناطق معماران برای ایجاد یک فضای خنک هم از این سنت طراحی پیروی میکنند. بکاربردن سیستمهای مختلف تهویه مطبوع یکی از فرایندهای بسیار ناکارآمد در تقابل با اقلیم است که نه تنها سبب افزایش حجم مصرف انرژی می شود، بلکه آلودگی های بیشماری را نیز ایجاد میکند.
فاکتور سوم: نحوه به حداقل رساندن استفاده از منابع جدید در معماری سبز
بر طبق این اصل از معماری سبز یک بنا باید بگونهای طراحی شود که استفاده از منابع جدید در آن بهحداقل خود برسد و همینطور در انتهای عمر مفید خود بتواند یک منبع غنی برای بوجودآوردن سازههای جدید باشد. البته این نکته را باید درنظر گرفت که برای خلق و ایجاد یک محیط مصنوع، منابع کافی وجود ندارد که با آنها بتوان تمام نسلهای موجود از بناهای یک منطقه را بازسازی کرد. بعبارتی تنها باید به ساختمانهای ساخته شده در مدت زمان اخیر بسنده کنیم. این دستورالعمل میتواند در مسیر بکاربردن مصالح بازیافت شده و یا فضاهای بازیافت شده صورت بگیرد. بعبارتی بازیافت بناها و همچنین عناصر موجود در آنها به بخشی از تاریخ معماری مربوط میشود.
در معماری سبز این یک واقعیت انکار ناپذیر است که درست در زمانی که دسترسی به منابع موجود به حداقل میرسد و یا حتی امکان دسترسی به آنان وجود ندارد، راههایی جدید خلق میشوند. براساس این راهها میتوان از یک بنا با یک کاربری خاص، ساختمانی با کاربری متفاوت و جدید ساخت. اما تمام قضایا به همین جا ختم نمیشود و گاهی دیده شده که یک بنا علاوه بر اهمیت تاریخی، ارزشهای دیگری نیز دارد. درهرحال تغییر و بازسازی کردن برخی از بناهای قدیمی هزینهها و مشکلات خود را دارد. البته مزایای این عمل به قدری زیاد است که تمام مشکلات پیش آمده را پوشش داده و توجیه منطقی برای آنها ارائه می کند.
فاکتور چهارم: کاربران محترم هستند!
قلب تپنده معماری سبز، احترام به کاربران است. اصلی که در ظاهر ارتباطی بسیار کم با آلودگیهای ناشی از تغییرات بوجود آمده در اقلیم جهانی و همینطور تخریب شدن لایه اوزون دارد. اما در اصل فرایند معماری سبز از احترام متقابل به تمام منابع مشترک برای ساخت یک بنا حاصل میشود که بطور خاص، انسان نیز در این مجموعه وجود دارد. تمامی بناهای موجود توسط بشر ساخته میشوند اما در بعضی از این سازهها میتوان به راستی حرمت حقیقت حضور انسان را بوضوح تماشا کرد. این در حالی است که برخی از بناها به راحتی ابعاد انسانی را در طی طراحی و ساخت خود رد میکنند.
در کشور ژاپن برای طراحی ساختمانها و ایجاد فضاهای متناسب با کاربران، از تعدادی ربات استفاده شده که کارایی بسیار موثری در پروژه داشته و وظیفه خاصی را بر عهده دارند. یک معمار حرفه ای به این نکته توجه دارد که مساله ایمنی و همینطور فرآیندهایی شکل دهنده طرح، به همان اندازه که برای استفادهکنندگان و کاربران مهم است، برای جامعه بشری نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی، معماران به حضور مستمر برخی از سمهای گوناگون در سایتهای ساختمانی خود، آگاهی پیدا کرده و استفاده از مواد عایق حاوی CFC و همچنین استفاده از مصالح مضر را محدود کردند. این همان قانون احترام به کاربر در معماری سبز است.
فاکتور پنجم: احترم گذاشتن به سایت
این یک جمله تکرار نشدنی است که “هر بنایی باید بتواند زمین را بگونهای نرم، سبک و آهسته لمس کند”. این جمله را معمار استرالیایی گلن مورکات بیان کرده که نشان دهنده ویژگی تعامل برانگیز بستر سایت با بنا است. این نکته امری ضروری در معماری سبز است که ویژگیهای گستردهای را برای کاربران و طراحان ایجاد میکند. بعبارتی اگر یک بنا در نهایت حرص و طمع، انرژی مصرف کند و در قبال آن تنها آلودگی تولید کند، در حق کاربران، مصرفکنندگان و همینطور زمینی که برروی آن قرار گرفته، خیانت بزرگی مرتکب شده است و به هیچعنوان نمیتواند زمین را آرام، سبک و نرم لمس کند.
در اصل ما نمیتوانیم هر ساختمانی را درون هر سایتی بنا کنیم یا آن را جدا کنیم. نکته اینجاست که سایت بعد از تخریب و خروج بنا، احیا نمیشود. مثال ساده این جمله سکونتگاههای سنتی عربهای بادیه نشین است که آرامش و سبکی موجود در لمس زمین توسط این بناها بواسطه جابجایی خانههایشان نهفته نبود. این موضوع تنها مختص سکونتگاههای انسان نبود و اموال آنان را نیز شامل میشد. اعراب بادیه نشین سیاه چادرهایی از پشم بز، شتر و گوسفند میساختند و با برپا شدن سطح مقطعی را بوجود میآوردند که از لحاظ ایرودینامیکی در مقاومترین حالت ممکن در مقابل بادهای ایجاد شده بود. احترام به سایت در معماری سبز یعنی بنایی که کمترین مخالفت و مقاومتی را در برابر بستر سایت از خود نشان دهد.
فاکتور ششم: توجه به کل گرایی در معماری سبز
آخرین اصل در معماری سبز کل گرایی است. تمامی ۵ فاکتوری که تا این قسمت به آنها اشاره کردیم همگی باید در فرآیند کل گرایی برای ساخت محیط مصنوعی شریک و سهیم باشند. پیداکردن ساختمانهایی که بتوانند تمام اصول پایداری را در خود ارائه کنند، امری بسیار دشوار است. به این علت که این رویکرد معماری در قالب ساختمانهای سبز هنوز نتوانسته خود را به مخاطبان به خوبی شناسانده و ارائه کند.
در اصل این نوع معماری باید قادر باشد در محدودهای فراتر از یک بنا و ساختمان فعالیت کند و بتواند محیط شهری را پایدار و سبز نگه دارد. یک شهر فراتر از یک بناست و در حقیقت شهر را میتوان مجموعه کامل از سامانههای مختلف که در حال تعامل هستند در نظر گرفت. سامانههایی که برای تفریح و زیستن تعبیه شدهاند و با اشکال گوناگون خود، کالبد شهری را تشکیل دادهاند. نکته مهم اینجاست که با درنظرگرفتن اصول معماری سبز، بشر با چشماندازی دقیق و نگاهی موشکافانه به این سامانهها، میتواند چهره مطلوب شهرهای آینده را ترسیم کند.
معماری اکوتک چیست؟
در حالت کلی اکوتک تلفیقی از ۲ واژه تکنولوژی و اکولوژی است که شاخهای از زیست شناسی محسوب میشود. بعبارتی اکوتک به بررسی تعاملات میان محیط و ارگانیسمها و همچنین میان موجودات زنده دیگر، میپردازد. فناوری و تکنولوژی نیز نشان دهنده روشها و مهارتهایی است که در تولید خدمات و کالا مورد استفاده قرار میگیرند. این سبک از معماری زیر مجموعه معماری پایدار و همگروه با معماری سبز است. بطور کلی هدف از معماری اکوتک علاوه بر استفاده حداکثری از عوامل محیطی و طبیعت در کنار فناوریهای روز، ارتقاء سطح کیفی زندگی برای آیندگان نیز است. حضور مداوم و همیشگی تکنولوژی در زندگی ما غیرقابلانکار است و در این بین استفاده از فناوریهای الکترونیک موجب شدهاند که برخی از معماران و شهرسازان در پی ایجاد راهحلهایی برای دوستی میان فناوریهای گسترده و پیچیده با محیط و مسائل محیطی باشند.
به همین دلیل است که استفاده از فناوری پیچیده در کنار بیتوجهی مداوم به مسائل محیطی در طراحی و احداث یک بنا، چندان موضوع پرطرفداری نیست. موضوع بحران انرژی و همینطور هماهنگسازی فضاهای داخلی و خارجی با محیط طبیعی پیرامون ما، بشدت موضوع مورد توجه معماری اکوتک است، که خیلی آهسته جایگزین سایر رویکردهای معماری پیشین شدهاست. در این بین استفاده از تجربیات سایر کشورها خصوصاً کشورهای اروپایی در مورد استفاده از معماری سبز و معماری اکوتک در برخی از بناهای کوچک مانند خانههای مسکونی، میتواند مفید واقع شود.
ویژگیها، مزایا و معایب معماری سبز
هر سبک و دیدگاهی طبیعتا برای خود ویژگیها و خصوصیاتی دارد که سبب ایجاد بستری مناسب و یا گاها نامناسب برای کاربران میشود. در همین راستا باید گفت که معماری پایدار یا سبز نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این قسمت از مقاله به این ویژگیها در کنار مزایا و معایب احتمالی موجود خواهیم پرداخت.
ویژگیهای معماری سبز
ویژگیهای معماری سبز شامل این موارد پیشرو است. ایجاد یک پایداری عمیق و دائمی در سایت، انتخاب کردن مصالح مناسب، مصرف درست و بهینه از انرژیها و بالا بردن کیفیت تهویه در فضاهای داخلی بصورتی که کمترین تأثیر منفی را بر محیط زیست داشته باشند، جهتگیری کردن بنا برای حداکثر دریافت تابش حرارتی و الگوی طراحی بر اساس سایه و باد برای کنترل بارهای سرمایشی و حرارتی، استفاده از مصالح قابل بازیافت و بادوام که تاثیر منفی بر محیط زیست نداشته باشند، استفاده از طرحهایی که به لحاظ اجرایی کاملاً بهینه هستند و مصرف انرژی در آنها بسیار پایین است، طراحی فضاهای داخلی بگونهای که کیفیت فضاها بالا باشد تا کارایی و سلامت کاربران افزایش پیدا کند و همچنین کم شدن میزان ضایعات ساختمانی تا مصالح براحتی قابل بازیافت.
ناگفته نماند که ۵ استراتژی مهم و کاربردی در فناوری معماریپایدار یا سبز وجود دارد. این استراتژیها شامل ذخیره بهینه آب و مصرف مناسب آن، یک طراحی آیندهنگر و پایدار برای سایت، در نظر گرفتن محیط و انرژی مطلوب و محافظت از منابع موجود در محیطزیست و مصالح است. در این بین مجلات گوناگون در حوزه پایداری مانند فصلنامه معماری سبز میتواند شرح مفصلتری از عملکرد ساختمانها در این حوزه را ارائه دهد.
مزایای استفاده از معماری سبز
بطور حتم استفاده از معماری سبز و پایدار مزایای بسیار زیادی دارد که بواسطه آنها میتوان عملکردی مفید و مناسب برای کم کردن آلودگیها و همچنین ایجاد یک محیط پایدار و سالم را برای انسان رقم زند. با اعمال این رویکرد در معماری، ما میتوانیم منابع طبیعی و سوختها را ذخیره کنیم و مصرف آنها را کاهش دهیم. همچنین میزان بهرهوری مواد و حفظ هرچه بهتر ساختار عناصر محیطی بیشتر شده و حتی افزایش آب را نیز به همراه خواهد داشت. همچنین استفاده از این رویکرد به ما کمک میکند که بتوانیم کیفیت هوا در داخل و خارج از یک بنا را بالا برده و در هزینههای مالی و پیامدهای اقتصادی صرفهجویی کنیم.
ضمن اینکه مبلغ کمتری را برای استفاده از انرژیهای تجدیدناپذیر پرداخت خواهیمکرد. ساختمانهایی که از معماری پایدار استفاده میکنند مزیتهای دیگری هم دارند. بعنوان مثال در زمان فروش این بناها، تخفیف مالیات فراوانی بر روی آنها اعمال خواهد شد که براساس قوانین و مقررات هر کشور کاملاً متفاوت است. این معماری سبز است که حتی میتواند محیطهای اداری را کنترل و با استفاده از فناوریهای تجدید انرژی در این فضاها، تهویه مطبوعی را در فصل گرما و تابستان و سیستم گرمایشی مناسبی را در زمستان برای افراد فراهم کند. ضمن اینکه به راحتی میزان نور و دما را نیز کنترل خواهد کرد و دمای آسایش را برای کاربران ایجاد میکند.
معایب استفاده از معماری سبز
بکاربردن معماری سبز در جهان برای بیشتر اقلیمها و اکثر افراد بومشناس و طرفدار محیط زیست یک رویای همیشگی بوده و خواهد بود که درحالحاضر در برخی از مناطق دنیا به واقعیت تبدیل شده است. اما با تمام این تلاشها هنوز هم در کشورهای بزرگ و صنعتی برای محقق کردن این امر با موانع و مشکلات زیادی روبرو هستیم. برای سرمایهگذاری در این حوزه هزینههای زیادی باید پرداخت شود که همین امر اجرای دقیق آن را با مشکل مواجه میکند. یکی دیگر از عمده مشکلاتی که معماران در این حوزه با آن روبرو هستند افزایش یافتن ساختمانهای سبز است که بواسطه این امر باید جنگلزدایی وسیعی انجام شود و در پی آن تخریب خطرناک لایه اوزون پیش خواهد آمد.
جنگلزدایی کردند و ایجاد تخلفات انسانی در اکوسیستم موجود، همچنین توسعه دادن جادهها در دل جنگلها، سبب ایجاد اختلال بسیار وسیعی در محیط زیست خواهد شد که در پی آن با افزایش خطر انقراض و نابودی تنوع زیستی روبهرو خواهیم بود. ناگفته نماند که برای ساختن سازههایی که با رویکرد معماری سبز و پایدار ایجاد میشوند، هزینه چندین برابری پرداخت خواهد شد. چراکه خریداری کردن و نگهداری از تجهیزات ویژه نیازمند هزینههای هنگفتی است که تمام افراد توانایی دسترسی به آن را نخواهند داشت.
معماران معروف سبک معماری پایدار
بطور حتم هر رویکرد و فلسفهای در معماری، پیشگامان و دنبال کنندگان خود را دارد.این رویکرده به واسطه حضور آنها متجلی شده و راه خود را هموار کردهاست. در این قسمت به معرفی معماران شاخص در معماری سبز خواهیم پرداخت.
نورمن فاستر (Norman Robert Foster)
سِر نورمن رابرت فاستر، معماری بریتانیایی که جریان فکری و منحصربهفرد خود را خلق و دنبال کرد و بر این اساس به شهرتی جهانی دست یافت. وی معتقد است معماری قسمت مهمی از نیاز مردم است و یک بنای خوب باید بتواند انسان را از گرما و سرما حفظ کند. در کنار این قابلیت یک ساختمان با ارزش از ساکنان محافظت کرده و احساسی مفید و خوب را در آنان ایجاد خواهد کرد. نورمن فاستر یکی از پیشگامان معماری سبز و پایدار محسوب میشود. بناهای ساخته شده بدست وی، کاملا در هماهنگی با طبیعت و محیط زیست هستند.
وی معتقد است استفاده از معماری پایدار و سبز و همچنین حرکت به سمت پایداری در بناها، صرفا به دلیل افزایش جمعیت است. وی باور دارد که بالا رفتن جمعیت با گذشت زمان سبب شده تا معماران با دانش خود بتوانند شهرهایی زیباتر و بهتر طراحی کنند. این امر سبب میشود که میزان مختلف انواع آلودگیها در آنها به حداقل خود برسد. شهرهایی که تا حد امکان از هدر رفت انرژی جلوگیری کرده و به رشد و تعالی محیط زیست کمک خواهند کرد. البته امروزه این معمار پیشرو در پایداری و معماری سبز توانسته تا حدودی ساختمانهایی سازگار با محیط زیست را در بستر شهرسازی مدرن بسازد. مانند برج قرکین لندن یا همان برج خیار ترشی که در نوع خود بینظیر است.
ژان نوول (Jean Nouvel)
معماری فرانسوی که برنده جوایز گوناگونی برای طرحهای خود در سال ۲۰۰۸ مانند جایزه معماری پریتزکر و همینطور جایزه آقاخان شده است. ژان نوول بناهایی مانند مرکز دنیای عرب در شهر پاریس، تئاتر گوتری در شهر مینیاپولیس و همینطور بنای تورا اگبار در شهر بارسلونا را طراحی کرده است.
یکی از مشهورترین و معروفترین کارهای وی ساختمان دنتسو در شهر توکیو ژاپن است. برخی دیگر از پروژههای وی در حوزه معماری سبز و پایداری شامل بلندترین باغ عمودی در شهر سیدنی استرالیا و موزه هنر ملی در کشور چین است. ناگفته نماند که در این بناها از عناصر طبیعی برای طراحی استفاده شده است.
رنزو پیانو (Renzo Piano)
به جرات میتوان گفت که این معمار ایتالیایی تاثیرگذارترین معمار در حوزه معماری سبز و در تاریخ مدرنیته بحساب می آید. وی علاقهای به تکرار شکلها و استفاده از مصالح تکراری و کلیشهای در ساختمانها سبز ندارد. بلکه با هوشمندی کامل عناصر سبز را در کنار ساختمانهای خود بکار میگیرد. یکی از معروفترین و مشهورترین بناهای طراحی شده به دست رنزو پیانو، آکادمی علوم ایالات کالیفرنیا است. بعلاوه این بنا که یک افلاک نما و یک آکواریوم نیز دارد.
موضوع جالب طرح موردنظر این است که رنزو پیانو این بنا را در قسمتی از یک تپه موجود در سایت، جانمایی کرده است. وی توانسته به خوبی ساختمان خود را با محیط پیرامون هماهنگ کند، این همان معماری سبز است که پایداری بنا را بهمراه دارد. این بنا نیاز به هیچ تهویه هوایی نداشته و بطور کلی سالانه میزبان دو میلیون گالن آب باران را به راحتی جذب و ذخیره میکند. ناگفته نماند که به رنزو پیانو مرکز فرهنگی استاوروس نیارکوس در کشور یونان را نیز طراحی و اجرا کرده است. همچنین برای آشنایی بیشتر با معماران بزرگ جهان و سبک هرکدام به مقاله معماران معروف جهان و آثار مهم آنها سر بزنید.
ساختمانهای معروف در حوزه معماری سبز
طبیعتا در حوزه معماری سبز بناهای مهم و شاخصی نیز در سراسر دنیا طراحی و اجرا شدهاند که در این قسمت به آنها خواهیمپرداخت. البته ساختمانهای که شاخص معماری پایدار و سبز در جهان باشند، کم نیستند. اما عملکرد برخی از آنها در حوزه پایداری نسبت به بقیه شاخصتر و پرقدرتتر تعریف شدهاست.
برج شانگهای، چین
برج شانگهای را که شرکت معماری Gensler طراحی و اجرا کرده است، یک نمونه منحصربهفرد از معماری سبز و پایدار محسوب میشود. در این برج عناصر پایداری متعددی مورد استفاده قرار گرفتهاند. عناصری مانند بازیافت کننده فاضلاب ساختمان و همینطور ذخیره کننده آب باران برای استفاده در سرویسهای بهداشتی و آبیاری فضای سبز موجود در سایت. ناگفته نماند که این برج پیچشی ۱۲۰ درجه در نما دارد. به واسطه این پیچش تاثیر فشار باد بر پیکره ساختمان تا میزان یک چهارم کاهش یافته است.
طراحی پیچشی این بنا سبب شده که این ساختمان نسبت به دیگر ساختمانهای هم ارتفاع خود، ۲۵ درصد فولاد کمتری در ساخت نیاز داشته باشد. ناگفته نماند برج شانگهای کشور چین موفق به دریافت گواهینامههای متعددی از کمیته ساختمان سبز در کشور چین شد. همینطور شورای ساختمان سبز در کشور آمریکا نیز این بنا را تایید کرده است. در این ساختمان علاوه بر عناصر پایداری و سبزی که مورد استفاده قرار گرفتهاند، از توربینهای بادی متعددی نیز استفاده شده است. این توربینها براحتی میتوانند انرژی بسیار زیادی را تولید کنند. حتی پیشبینی شده که تولید ۱۰ درصد از برق مورد نیاز بنا را نیز پوشش بدهند.
برج و ساختمان Amager Bakke، کپنهاگ دانمارک
یکی دیگر از ساختمانهای سبز در دنیا، برج Amager Bakke در شهر کپنهاگ کشور دانمارک است. در این برج که ترکیبی از پایداری و کاربردهای بسیار شگفتآور است، شما حتی میتوانید معماری سبز داخلی را نیز به راحتی نظارهگر باشید. مردم محلی این بنا را Copen hill نیز مینامند که بطور کلی از یک مرکز ورزشی و یک نیروگاه تولید برق تشکیل شدهاست.
این بنا را یک شرکت معماری محلی در کپنهاگ که مسئول کوره زبالهسوزی در این شهر است، بنا کرده. این کوره زبالهسوزی در شهر کپنهاگ براحتی میتواند گرمایش شهری مورد نیاز مناطق اطراف خود را تامین کند. در این پروژه علاوه بر نیروگاه برق و مرکز ورزشی، یک پیست اسکی مصنوعی نیز در نظر گرفته شده است. همچنین در کنار ایجاد یک مسیر کوهنوردی و دیواره کوهنوردی، فضایی مناسب برای تفریح و انجام فعالیتهای ورزشی را نیز فراهم کردهاست. سنگ اصلی این بنا در راستای هدف و آرزوی ایجاد شهری با کربن صفر تا سال ۲۰۲۵ گذاشته شده است.
معماری سبز، تجلی ترکیب هنر و تکنولوژی
رویکرد این سبک معماری مقوله پیشپا افتاده و کوچکی نیست. چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید انرژیهای موجود در سیاره سبز زمین که دیگر سبز نیست، در حال افول و نابودی هستند. دراصل این یک امر اجتناب ناپذیر است. بشر خودخواهانه در راستای اهداف بیسرانجام خود زمین را به نابودی محکوم کرد. او بدون توجه به آینده پیشرو، هرگونه دخل و تصرفی را برای خود جایز دانست. در همین راستا معماری پایدار و سبز و رویکرد پایداری، راه گریزی است که زمین دوباره بتواند نفس بکشد!
همچنین اگر علاقه به مباحث سبز و محیط زیستی دارید میتوانید با مراجعه به مقاله مد پایدار و برندهای سبز در دنیای فشن هم اطلاعاتی کسب کنید!